افسردگی یک بیماری جدی روانی است که می تواند بر احساسات و افکار و رفتار فرد افسرده تاثیر بگذارد ومشکلات جسمی و روانی ایجاد کند. فرد افسرده ممکن است در تمام طول روز درگیر احساسات و افکار منفی خود باشد و معمولا از آنجایی که معتقد است هیچکس نمیتواند او را درک کند، از برقراری رابطه با دیگران اجتناب میکند. این افراد معمولا نمی خواهند با مشکل خود روبرو شوند و یا درباره افسردگیشان با دیگران صحبت کنند و همین امر باعث میشود بیشتر درگیر احساسات و افکار منفی خود شوند.
در این بین اطرافیان فرد افسرده، دوستان و یا شریک عاطفی او نقش تعیینکنندهای در بهبود عاطفی و روانی او ایفا میکنند. وقتی یکی از اعضای خانواده یا دوستانتان دچار افسردگی شدهاست، حمایت و دلگرمی شما نقش بسیار مهمی در بهبودی او خواهد داشت. اما این نکته بسیار مهم است که چگونه باید در بهبود شرایط به او کمک کنید.
در شروع این نکته را در نظر بگیرید که افسردگی یک بیماری پیچیده روانی است که گاهی به درمان طولانی مدت نیاز دارد. حمایت عاطفی بدون قید و شرط شما می تواند تاثیر بسیار مثبتی در بهبود فرد افسرده بگذارد، اما نیازی نیست که خودتان را بخاطر افسردگی او مقصر بدانید یا خود را مجاب کنید که هر طور شده باید او را خوشحال کنید. یادتان باشد که درمان افسردگی فقط با کمک متخصصین حوزه سلامت روان ممکن است.
بهتر است قبل از هر چیز با علائم و نشانههای افسردگی آشنا شوید. زیرا باعث میشود بتوانید افسردگی او را تشخیص دهید و به موقع برای بهبودیاش اقدام کنید.
فرد افسرده معمولا علائم زیر را از خود نشان میدهد:
- او ممکن است به طور غیرعادی ناراحت، آسیبپذیر، حساس، خردهگیر و دمدمیمزاج شده باشد.
- بطور مداوم در مورد احساساتی مثل ناامیدی و درماندگی حرف میزند.
- نگرشی منفی به زندگی پیدا کرده است.
- علاقه خود را نسبت به کار، ارتباطجنسی، سرگرمیها و سایر فعالیتهای لذتبخش از دست داده است.
- از دوستان، خانواده و فعالیتهای اجتماعی کنارهگیری کرده است.
- کمتر یا بیشتر از حد طبیعی میخوابد و یا بیشتر یا کمتر از حد طبیعی غذا میخورد و بهتازگی دچار اضافه وزن یا کاهش وزن شده است.
- فراموشکار، دو دل و بیبرنامه شده است.
- به مشروبات الکلی یا موادمخدر و همچنین انواع داروهای مسکن یا خوابآور روی آورده است.
گاهی اوقات خیلی سخت است که بدانید با کسی که دچار افسردگی شده است چطور حرف بزنید. ممکن است بترسید که اگر نگرانیتان در رابطه با بیماری را مطرح کنید، آن فرد عصبانی یا ناراحت شده و یا نگرانی شما را نادیده بگیرد. اما این نکته را در نظر بگیرید اینکه چه حرفی به زبان بیاورید آنقدر مهم نیست، بلکه نحوه بیان شما مهم است. گاهی ممکن است اصلا حرفی برای گفتن نداشته باشید اما همین قدر که کنار او باشید و حمایتش کنید می تواند قوت قلب خوبی برای او باشد. اگر نمیدانید از کجا باید شروع کنید، توصیههای زیر میتواند به شما کمک کند. اما یادتان باشد که شنوندهای خوب بودن خیلی مهمتر از نصیحت کردن است.
. می توانید با این جملات گفتگو را شروع کنید:
- اخیرا نگرانت شدهام.
- جدیداً حس میکنم کمی تغییر کردهای دوست دارم بدانم حال و اوضاعت چطور شده است.
- گفتم حالت را بپرسم چون متوجه شدهام اخیرا ناراحت به نظر میرسی.
گاهی هم می توانید با یک سوال حمایتی، سر صحبت را باز کنید. اما حواستان باشد که سوال شما نباید به گونه ای مطرح شود که فکر کند قصد مواخذه او را دارید یا دارید سوال پیچاش می کنید. نباید سعی کنید آن فرد را «اصلاح» کنید؛ فقط باید خوب به حرفهای او گوش دهید. گاهیاوقات فقط حرفزدن رودررو با آن فرد کمکی قابلتوجه برای او خواهد بود. باید آن فرد را تشویق کنید که درمورد احساساتش حرف بزند و شما نیز بدون قضاوت کردن به حرفهایش گوش دهید.
می توانید بپرسید:
- از کی چنین احساسی پیدا کردهای؟
- آیا اتفاقی افتاده که باعث شده چنین حسی پیدا کنی؟
- چطور میتوانم کمکت کنم؟
- آیا به این فکر کردهای که از کسی کمک بگیری؟
همچنین می توانید با جملات زیر او را تشویق و حمایت کنید. می توانید بگویید:
- نمی توانم دقیقا احساست را بفهمم، اما می توانم مراقب تو باشم و هر کمکی لازم باشه انجام بدم.
- هر زمان احساس کردی نیاز داری با یک نفر صحبت کنی، من مشتاقم به حرفهایت گوش کنم.
- می خواهم بدانی تو تنها نیستی و من بخاطر تو اینجا هستم .
نباید انتظار داشته باشید که یک بار گفتگو کار را تمام کند. افراد افسرده معمولاً از دیگران کناره گرفته و خودشان را جدا میکنند. باید علاقهتان به شنیدن حرفهای او را بارها و بارها به او نشان دهید. باید مهربان باشید و پشتکار داشته باشید. در این میان روشهایی برای کمک به چنین عزیزانی وجود دارد که می تواند در جلب حمایت عاطفی فرد افسرده موثر باشد.
تو مقصر نیستی!
بسیاری از افراد افسرده تصور میکنند که عمل خاصی انجام دادهاند که حالا دچار افسردگی شدهاند. به او بگویید که مقصر افسردگیاش نیست. در حقیقت افسردگی او یک نوع بیماری است و به انتخاب خودش به آن دچار نشده. او باید بداند که افسردگی مانند ” سرماخوردگی” است و هر کسی ممکن است به آن دچار شود.
سعی کنید با رفتارتان او را راهنمایی کنید.
خیلی مهم است که دوستتان یا عضو خانواده که افسرده است، خواب کافی و تغذیه سالم داشته باشد و از مصرف الکل و مواد مخدر خودداری کند. اگر خود شما از این سبک زندگی پیروی کنید، او هم تشویق می شود مانند شما رفتار کند.
با هم بیرون بروید.
همانطور که میدانید ورزش نقش تعیینکنندهای در زندگی سالم ایفا میکند. تحقیقات مختلف نشان دادهاند که ورزش می تواند تعادل شیمیایی مغز که در بهبود خلق، رفتار و افکار دخیل هستند را بهبود بخشد. از او بخواهید شما را همراهی کند و با هم روزانه پیادهروی کنید یا فعالیت های ورزشی مثل تنیس و دیگر ورزش ها را انجام بدهید.
به او دروغ نگویید.
سعی نکنید مشکل را پنهان کنید یا به فردی که افسردگی دارد دروغ بگویید. این کار روند درمان بیماری را مختل می کند و نمی توانید به دنبال درمان مناسب باشید.
او را در رفتن به جلسات درمانیاش همراهی کنید.
او را تشویق کنید که درمانش را جدی بگیرد و آن را تکمیل کند. اگر برایتان مقدور است در جلسات درمانی همراهیاش کنید.
سعی کنید شخصی سازی نکنید.
وقتی فرد مبتلا به افسردگی را حمایت میکنید، باید بدانید که شاید شما بخاطر او در کنارش باشید اما همیشه نمیتوانید اوضاع را سروسامان دهید. هنگامی که بخواهید همه شرایط را تحت کنترل داشته باشید ممکن است احساس کنید خیلی آسیب پذیر شدهاید و اگر نیازهای خودتان را در نظر نگیرید، ممکن است افسردگی او شما را خسته و کلافه کند. گرچه کنار آمدن با فرد افسرده کار راحتی نیست، اما سعی کنید احساسات شخصی تان را جدا کنید و خود را درگیر شرایط نکنید.
با یک مشاور صحبت کنید.
یادتان باشد که مراقبت از یک فرد افسرده می تواند استرس زیادی برایتان به همراه داشته باشد. میتوانید برای حل این مشکل از یک مشاور یا روانشناس کمک بخواهید. همچنین می توانید با شخصی که موقعیت مشابه شمار را دارد صحبت کنید. این امر می تواند خیلی کمک کننده باشد.